هدف این پژوهش ارائه الگوی سیستم کنترل تعاملی در شرکت های دانش بنیان باشد. در پژوهش جاری سه شرکت از شرکت های دانش بنیان تولیدی نوع دو، فعال در حوزه تولید ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته در استان آذربایجان شرقی مورد مطالعه قرار گرفتند. از این حیث پژوهش دارای راهبرد مطالعه موردی بوده و گردآوری داده ها از جامعه آماری مشخص صورت می گیرد. هم چنین پژوهش داراری راهبرد پژوهش توسعه ای است. در پژوهش حاضر به منظورتجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، رویه کدگذاری، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS. V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls. V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران شرکت های دانش بنیان تولیدی نوع یک و دو و استادید دانشگاهی هیئت علمی دانشگاه تهران در رشته مدیریت بازرگانی به خصوص گرایش سیاست گذاری است. نمونه گیری در این پژوهش به روش گلوله برفی انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عدم قطعیت های قوانین و مقررات بر نظام کنترل تعاملی پروژه ها(896/0) عدم قطعیت های تکنولوژیکی بر نظام کنترل تعاملی پروژه ها (140/0) عدم قطعیت های انسانی و اجتماعی بر نظام کنترل تعاملی پروژه ها (225/0) عدم قطعیت های اقتصادی و بازاری بر کنترل تعاملی برنامه ریزی سود(476/0) عدم قطعیت های محیطی بر کنترل تعاملی سوددهی برند (643/0) عدم قطعیت های استراتژیک بر کنترل تعاملی هوش(821/0) تاثیر معناداری دارد.